مزیت نسبی حوزه هنری تولید انبوه نیست / ادغام بخش آموزش با معاونت هنری در دورهی جدید اشتباه بود / محیط کارمندیِ حوزه هنری جلوی تعامل و خلاقیت هنری را میگیرد
تاریخ انتشار: ۲۰ شهریور ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۰۷۷۰۴۲
مدیر گروه حکمت هنر پژوهشکده حوزه هنری ضمن اشاره به لزوم بازخوانی کارنامه حوزه هنری اظهار داشت: یکی از بدترین اتفاقات در دورهی اخیر حوزه هنری، فرصتسوزی در حوزهی آموزش بود که با یک دیدگاه تنگنظرانه یکی از فرصتهای بزرگ انقلاب در عرصه فرهنگ و هنر از دست رفت؛ برای این موضوع در دورهی جدید باید تجدیدنظر شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو؛ حوزه هنری نهادی به قدمت انقلاب اسلامی است؛ نهادی که قرار است با هنر، پرچمِ ارزشهای انقلاب را بالا نگه دارد؛ حوزه هنری در دورههای مختلف فراز و فرودهای بیشماری را پشت سر گذاشته؛ از دوره مدیریت زم و اصالت دادن به فعالیتهای اقتصادی بجای فعالیت هنری گرفته تا فرا رسیدن دوره مدیریت بنیانیان و سپس مؤمنی شریف که هر یک در کنار نقاط قوت خود، نقاط قابل نقدی را نیز در کارنامه دارند؛ حالا بیش از یک سال است مدیریت این مجموعهی قدیمی، جوان شده و به تبع، انتظارات از این مجموعه نیز بالا رفته؛ محمد مهدی دادمان یک سال و چند ماهی است که سکان این مجموعه را به دست گرفته و با گذشت 15 ماه از روی کار آمدن او لازم است مسیر طی شده و مسیر پیشرو بازخوانی شود تا حوزه هنری به آفت سالهای اخیرش یعنی رخوت و عقب ماندن از تحولات فرهنگی جامعه دچار نشود؛ در همین باره به سراغ دکتر سید حسین شهرستانی، مدیر گروه حکمت هنر پژوهشکدهی همین مجموعهی دیرباز رفتیم و با دربارهی فراز و فرودهای سالهای اخیر حوزه هنری به گفتگو نشستیم؛ آنچه در ادامه میآید مشروح نظرات اوست.
لزوم نقد ساختارهای فرهنگی
شهرستانی: نقد سازمانهای فرهنگی جمهوری اسلامی یک ضرورت است و قطعا میتواند به اصلاح و بهبود امور کمک کند؛ البته اگر از موضع نفی مطلق یا از موضع گروکشی سیاسی و در واقع جانبداری تیمها و باندهای مختلف نباشد؛ الان هم زمانی است که این نقد کارآمد باشد چون اگر از یک دوره مدیریتی زمان طولانی بگذرد یک چیزهایی تثبیت میشود و دیگر آن موقع جابهجا کردن سختتر است؛ در بعضی حوزههای کار فرهنگی، فردایش میشود آن را نقد کرد چراکه سریع پیش میرود اما بعضی امور فرهنگی تدریجیتر است؛ چراکه کار فرهنگی زمانش با زمان کارهای غیرفرهنگی و ساختارهای اقتصاد و صنعتی متفاوت است؛ در حال حاضر لازم است مدیریت 40 ساله در حوزه فرهنگی در جمهوری اسلامی و حتی صد سال گذشته ایران را مرور و بررسی کنیم.
یکی از مسائل در حوزه فرهنگ و هنر، آموزشِ ژورنالیسم تخصصی است؛ قسمتی از اصلاح امور این بخش به این موضوع بستگی دارد؛ یکسری از اصلاحات در حوزههای سیاسی به نقد آن حوزه در رسانهها ارتباط دارد؛ اگرچه برای نقادی بعضی چیزها زود است و باید به آن فرصت داد.
اما در اموری که شاهد اشتباه در آن هستیم لازم است همان زمان نقد انجام شود؛ مانند اتخاذ یک رویکرد نادرست یا انتخاب شدن یک فرد نادرست برای مسئولیتی یا معیارهای غلط؛ در این صورت دیگر لازم نیست منتظر باشیم تا زمان بگذرد؛ بلکه باید خط شکن بود؛ اتفاقا درباره نهادهای فرهنگی و انقلابی، کسی نباید خیالش راحت باشد چون فرصتی نداریم؛ فرصت اشتباه و رویاپردازی به اتمام رسیده است.
تاریخ درخشان ادبیات پایداری
در هر دورهی مدیریتِ حوزه هنری، فراز و فرودهای متفاوتی وجود داشت؛ به طور مشخص در دوره آقای مومنی شریف، تعامل خوبی با اهل فرهنگ و هنر اتفاق افتاد، منتهی مجموعه به روزمرگی و زوال افتاده بود؛ بخشهای مختلف سینمایی تقریبا از کار افتاد و انتشارات حوزه هنری افول کرد؛ در اواخر دوره ایشان انتشارات سوره مهر به عنوان برند حوزه هنری، نان دورهی رونق و شکوفایی خود را میخورد؛ هنوز هم انتشارات وضع مناسبی ندارد و از تولیدات دفتر ادبیات پایداری ارتزاق میکند؛ چراکه یکی از بخشهای افتخار آفرین حوزه هنری همواره دفتر ادبیات پایداری بوده که آقای سرهنگی و دوستانشان آن را پیش بردند اما آن موضوع هم کارنامه خودشان است و نه مدیران آن زمان و یا مدیران فعلی.
فرصتسوزی در آموزش
بدترین اتفاقی که در دوره آقای مومنی اتفاق افتاد، فاجعهای به اسم آموزش حوزه هنری بود که با یک دیدگاه تنگنظرانه یکی از فرصتهای بزرگ انقلاب در عرصه فرهنگ و هنر از دست رفت؛ در حالی که معاونت آموزش حوزه هنری میتوانست قلب تپنده و نقطه تعامل حوزه هنری با تعداد زیادی از بچههای خوش فکر، مستعد و علاقه مند به جریان فرهنگی انقلاب باشد که دوست داشتند در حوزههای مختلف آموزشی شرکت کنند؛ ضمن آنکه آموزش یک دریچه ورودی به فعالیتهای فرهنگی است و میتواند محفل خوبی را برای طیفهای مختلفی که دغدغه انقلاب، مذهب و ایران را دارند، فراهم کند؛ من معتقدم هر کسی که به ایران و استقلال ایران خدمت میکند ذیل گفتمان انقلاب است حتی اگر ظاهر او متفاوت باشد.
در کل در این سالها ما با تعریف تنگی از مفهوم انقلاب و فرهنگ و هنر انقلاب روبه رو بودیم و هستیم؛ وقتی این دایره تنگ باشد به ضرر فرهنگ انقلاب و هنرمندی که میخواهد در این محدوده کار کند، تمام میشود.
کارمندان به جای هنرمندان!
یکی دیگر از مشکلات حوزه هنری این است که غالبا فضای حوزه را کارمندان در برگرفتند و باعث شده مناسبات کارمندی در حوزه شکل بگیرد در حالی که اینجا زمانی خانهی هنرمندان انقلاب بوده و روز و شب اینجا کار میکردند؛ اما در دورههای بعد برای مثال ساعت 9 شب افراد را بیرون میکردند یا مثلا در مسئله ورود و خروج، حراستِ یک مجموعه فرهنگی با یک مجموعه نظامی_امنیتی حتی اقتصادی متفاوت است؛ مدیر فرهنگی باید این موضوع را تدبیر کند تا اینجا ساختار به چه صورت باشد تا اهل فرهنگ و هنر آزادی عمل داشته باشند.
زمانی که مناسبات کارمندی وجود داشته باشد به تدریج جنس افراد عوض میشود؛ غالبا اینجا کارمندان حضور دارند و فضا به طور کلی فضای اداری کارمندی است.
رسانهزدگی
دیگر مسئلهی مشکلساز در حوزه هنری، بحران رسانهزدگی است؛ اینجا یک سازمان هنری است و سازمانهای رسانهای مانند اوج و سراج نیز وجود دارد؛ هدف اصلی سازمانهای رسانهای کار رسانهای است اما حوزه هنری باید از هنر دفاع کند؛ افراد جدیدی که در دورهی جدید به حوزه هنری آمدند بیشتر سابقهی رسانهای دارند و از این جهت این تذکر ضروری است اگرچه رابطه هنر و رسانه متقابل و در هم آمیخته است اما به هر حال هنر، هنر است و رسانه، رسانه؛ اینجا سازمان هنری است و نه رسانهای.
علت بخشی از این رسانهزدگی به حوادث 88 و فضایی بعد از آن برمیگردد که در طی آن مدیریت فرهنگی انقلاب جهتگیریها را به سمت کار رسانهای برد و به آن اولویت داد و به این صورت درک ما از کار فرهنگی منحصر به کار رسانهای شد.
عامل دیگر این بحران ظهور رسانههای جدید مانند تلگرام و اینستاگرام بود که باعث شد رسانه از مدیومهای کلاسیک هنری پیشه بگیرد؛ در سطح جهان نیز با رسانهای شدن فرهنگ روبه رو هستیم یعنی فرهنگ رسانهزده شد اما چون ما ایرانیها معمولا در برابر تکنولوژی آگاهی عمیقی نداریم، آسیبهای بیشتری از تکنیک میخوریم؛ در حالی که غربیها از شبکههای اجتماعی به نحو کنترل شده و ضابطهمند استفاده میکنند؛ ضمن آنکه امر هنری و هنر چون به رسانه نزدیک است از آن بیشتر آسیب میبیند.
تاثیرِ عمیق هنر
این آسیب در حالی اتفاق میافتد که انقلاب اگر بخواهد عمیق شود، باید در جان انسان ریشه کند؛ تعبیر امام خمینی این است که تلاش کنید بر قلوب حکومت کنید؛ این مبنای جمهوری اسلامی است؛ اما آیا یک حکومت رسانهای با پروپاگاندا و تبلیغات رسانهای چنین قابلیتی دارد؟ مانند حکومتی که بر غرایض سطحی مانند ترس، هوس و طمع دست میگذارد و آن را تحریک میکند تا نظم سیاسی مدنظر خودش را پیش ببرد؛ اما طرح انقلاب اسلامی مبتنی بر تغییر یک نظم درونی است و سپس بروز آن در سطح نظم بیرونی؛ این تغییر درونی با ابزارهایی از جمله هنر در لایههای عمیق وجود انسان نفوذ میکند؛ اگرچه رسانه تاثیر سریع و گسترده دارد اما اثرش سطحی است اما تاثیر کارهای هنری بلند مدت است البته رسانه میتواند بستر هنر باشد.
آثار کیلویی به جای آثار کیفی!
یکی دیگر از معضلات در دورههای اخیرِ حوزه هنری، نوع نگاه به آثار هنری است؛ برای مثال در طول این سالها و در دورههای مختلف مدیریتی بخش موسیقی وضع مناسبی نداشته؛ چراکه درک عمیقی از موسیقی وجود ندارد؛ چراکه افراد حاضر اهل آن هنر و خو گرفت با موسیقی نیستند؛ هنر از جنس انس است کسی که با فضای هنری خودش انس داشته باشد، کار خوب را از غیراصیل تشخیص میدهد؛ تصور میکنیم یک مدیری بیاوریم تا بتواند کار را مدیریت کند و جلو ببرد؛ در حالی که این حوزهها هویت و تاریخچه دارند؛ حوزه هنری به طور خاصر در حوزهی موسیقی کار شاخص ندارد؛ منظور یک کار جدی است که تحولی را رقم زده باشد.
یکی از تذکرات لازم حجم و سرعت چشمگیرِ تولیدات است؛ مدیر فرهنگی که معیارهای کیفی آثار را نمیشناسد به حجم سرعت تولید توجه میکند؛ اخیرا یکی از نهادهای فرهنگی هنری انقلابی اثری تولید کرد که در آن 40 خواننده معروف باهم خواندند! اما تاثیر درستی به جا نگذاشت؛ این در حالی است که برخی از آثار ماندگار ابتدای انقلاب توسط هنرمندان گمنام انجام شده و سپس آن فرد شناخته شده؛ چراکه لازمهی یک اثر هنری روح آن است و اگر اثر روح نداشته باشد ماندگار نمیشود؛ ضمن آنکه کارهای کیلویی بازار را بهم زدند.
همسنِ انقلاب اسلامی
این آسیبها در حالی گریبانگیر این نهاد فرهنگی شده که قدمت آن به اندازهی انقلاب اسلامی است؛ بعضی روایتها ما را به قبل انقلاب میرساند؛ ولی دست کم از روز وقوع انقلاب، حوزه هنری بوده و این قدمت بار مسئولیت و هویت ایجاد میکند؛ چنین اصالتی این نهاد را واجد سنتی میکند که لازم است حفظ شود؛ برای مثال ممکن است برای یک مرکز هنر رسانهای از بیرون نقشهای طرح و حتی پیاده شود چون زمین خالی است ولی حوزه هنری اصالتی دارد که باعث میشود در این حد نقشپذیر نباشد و نتوان هر نقشهی راهی را در آن پیاده کرد؛ اگرچه در سالهای اخیر، این سنت دچار سستی شد اما باید آن سنت را پیدا و از آن الگوی جبهه فرهنگی را استخراج کرد.
تولید قله بجای تولید انبوه
مزیت نسبی حوزه هنری تولید و مخصوصا تولید انبوه نیست؛ البته من با غیرتولیدی شدن حوزه مخالفم چون اگر تولید نباشد آموزش و تربیت هم نخواهد بود؛ در هنر، آموزش و تربیت در متن تولید اتفاق میافتد اما مزیت نسبی اینجا تولید انبوه نیست بلکه تولید گزیده و قله است.
حوزه هنری در دفتر ادبیات پایداری واقعا قلههای ادبیات پایداری را تولید کرده؛ مانند تاریخ شفاهی جنگ و تاریخ انقلاب؛ حتی جریانِ تولید را جهت داده و باعث شده دیگران بیایند و در سطوح پایینتر، آن کار را انجام دهند.
اما به طور کلی تولید انبوه و روزمره به این معنی که هر اتفاقی افتاد بلافاصله برای آن اثر تولید شود در حیطهی وظایف حوزه نیست چون نه بودجهاش را دارد و نه چنین هدفی؛ بلکه تشکیل حلقه اهل هنر در اینجا موضوعیت دارد؛ سازمانی که میخواهد تولید انبوه کند باید بنگاهداری کند و چنین محفلی به این شکل به دردش نمیخورد.
محفلی برای اشتراکگذاری هنر
شاید اهل هنر از مرحله آموزش و تربیت عبور کرده باشند و برای گفتگو و تعامل گرد هم جمع شوند؛ در واقع حوزه تبدیل به محیطی برای تعامل، همافزایی و محفل هنر انقلاب میشود؛ مشابه آن چیزی که در عصر شهید آوینی بود؛ محفل اهل فرهنگ و اندیشه و هنر؛ و از دل آن هماندیشی تولیداتی نیز بیرون میآمد مانند مجله سوره؛ در واقع یک گفتگوی فرهنگی وجود داشت که در مرکز آن شهید آوینی حضور داشت؛ خاصیت چنین محیطی گفتگوی اهالی سینما با هنرمندان حوزهی تجسمی و کاریکاتور و ... بود و باعث میشد تا از یکدیگر ایده بگیرند و ذوقشان را به اشتراک بگذارند اما اگر بین حوزههای مختلف هنری دیوار کشیده شود بجای خلاقیت هنری، حالت کارمندی به وجود میآید.
جزیرهی اندیشه
نام حوزه هنری در ابتدا حوزه اندیشه و هنر اسلامی بود و نکتهی مهم آن ارتباط اندیشه و هنر بود؛ اما این دور در طول دورههای مختلف به تدریج از هم جدا افتادند و به طور کلی فعالیت هنری از حوزهی اندیشه جدا شد؛ مصداق آن وضعیت پژوشکده است که در دورههایی به عنوان رکن اندیشه، تبدیل به جزیره جدا افتاده شده بود؛ یکی از مفاصل مهم حوزه هنری که نقطه پیوند بین اندیشه و تولید به شمار میآید، آموزش است؛ سیرِ آموزش در دورهی گذشته باید روایت شود تا مدیران پاسخگو باشند؛ برای دورهی جدید اولین توصیهی ما تغییر روندِ آموزش بود؛ در حال حاضر هنرها از یکدیگر جدا افتادند یعنی بین اعضای تجسمی با بخش ادبیات و موسیقی محفل هنری و گفتگو وجود ندارد.
یکی از اتفاقات خوب حوزه هنری در اواخر دورهی گذشته، احیای پژوهشکده بود؛ پژوهشکده به مثابه مکانی که میتواند راهبری اندیشه را به عهده گیرد؛ منتهی مشکل، ارتباط حوزه اندیشه با بخشهای دیگر حوزه است که هنوز شکل نگرفته.
بخشِ آموزشِ حوزه هنری نیز میتوانست پیشران تحول حوزه باشد؛ در حوزهی آموزش فقط مسئلهی پرورش هنرمند نیست، بلکه میتواند جایی باشد که در آن مدیر فرهنگی نیز تربیت شود، ژورنالیسم حوزه فرهنگ، منتقد هنری، پژوهشگر و اندیشمند نیز تربیت شود؛ چراکه این حوزه دایرهی گستردهای دارد؛ در دورهی جدید بخشِ آموزش را ذیل معاونت هنری ادغام کردند که به نظر من اشتباه بود.
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: حسین شهرستانی حوزه هنری ادبیات پایداری ادبیات پایداری دوره ی جدید انقلاب اسلامی حوزه هنری تولید انبوه فرهنگ و هنر ی انقلاب رسانه ای حوزه ها حوزه ی ی اخیر سال ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۰۷۷۰۴۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
صفر تا صد آرایشگری مردانه را در کمترین زمان ممکن یاد بگیرید /درآمد و مزیت
شغل آرایشگری مردانه یکی از شغلهای تخصصی و بسیار پردرآمد است که امروزه در حال پیشرفت است. از اساتید برجسته میتوانید فنون و تکنیکهای این شغل را یاد بگیرید و در سال درآمد بالای ۶۰۰ میلیون تومان داشته باشید. در این مقاله ما روشهای یادگیری آرایشگری مردانه را برای شما معرفی کردهایم و بازار کار و مدارک مورد نیاز برای شروع این حرفه را بررسی نمودهایم.
روشهای یادگیری آرایشگری مردانهاز انواع روش یادگیری آرایشگری مردانه میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
شاگردی در آرایشگاه مردانهشاگردی و کارآموزی در یک آرایشگاه، یکی از روشهای سنتی برای یادگیری شغل آرایشگری است. در این روش با این که از طریق کار تجربی تکنیکهای عملی آرایشگری به فرد آموزش داده میشود؛ ولی روشی طولانی مدت است. به همین دلیل افرادی که میخواهند به سرعت وارد بازار کار شوند و درآمد خوبی کسب کنند، استفاده از این روش چندان مناسب نیست.
روش تحصیل در هنرستانرشته آرایشگری برای آقایان و خانمها در هنرستانهای زیرنظر آموزش و پرورش وجود دارد. از طریق ادامه تحصیل در رشته آرایشگری مردانه در هنرستان کار و دانش میتوان اصلاح مو، مدل موی مردانه و پیرایش موی مردانه را یاد گرفت. طول مدت این دوره سه سال است که در طول این مدت نکات تجربی و تکنیکهای روز دنیا به فرد آموزش داده نمیشود. برای این منظور فرد میتواند در دانشگاه در رشته آرایشگری مردانه یا گریم سینمایی به مدت چهار سال ادامه تحصیل دهد که این باعث میشود برای ورود به بازار کار و کسب درآمد زمان زیادی را از دست بدهد.
شرکت در آموزشگاه آرایشگری مردانهشرکت در دورههای تخصصی آموزشگاههای دولتی یا مراکز فنیوحرفهای آزاد یکی دیگر از روشهای یادگیری آرایشگری مردانه است. با شرکت در آموزشگاه آرایشگری مردانه یا آکادامیهای مخصوص میتوانید در مدت چند ماه همه تکنیکهای این حرفه را به صورت تجربی و عملی یاد بگیرید و با متدهای روز دنیا آشنا شوید.
روش مناسب برای یادگیری آرایشگری مردانهروش مناسب برای یادگیری آرایشگری مردانه شرکت در دورههای آموزشگاه آرایشگری دولتی و مراکز آزاد است. با شرکت در این دورهها میتوانید تکنیکهای آرایشگری مردانه را در هر رشتهای در مدت یک ماه تا سه ماه یاد بگیرید. شرکت در دورههای آموزشگاه آرایشگری نسبت به تحصیل طولانی بسیار مقرون به صرفه است. از مزایا شرکت در دورههای آموزشگاههای دولتی و آزاد میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
ارائه مدرک بینالمللی و فنیوحرفهای معتبر پشتیبانی رایگان پس از پایان دوره تمرین روی مدل زنده امکان پرداخت شهریه به صورت اقساطی هزینه کم و مناسببر اساس استانداردهای سازمان فنیوحرفهای یادگیری آرایشگری مردانه شامل دو قسمت آموزش آرایشگری درجه یک و آموزش آرایشگری درجه دو میشود. هر فردی باید دوره آموزش آرایشگری درجه دو را یاد بگیرد تا تکنیکهای اولیه این شغل را به صورت مبتدی بتواند، انجام دهد.
مدرک آرایشگری مردانهبرای این که به بازار کار حرفهای آرایشگری وارد شوید و یک آرایشگاه تاسیس کنید. باید مدرک معتبری از این شغل داشته باشید. مدرک فنیوحرفهای معتبر است و شما با آن اجازه تاسیس آرایشگری دارید. هنگامی که دورههای درجه یک و دو آرایشگری مردانه را بگذرانید، مدرک فنیوحرفهای آرایشگری را دریافت میکنید.
اگر مدرک بینالمللی آرایشگری را داشته باشید به راحتی در ایران و خارج کشور در زمینه آرایشگری میتوانید، فعالیت کنید. بنابراین هنگامی که برای یادگیری آرایشگری در آموزشگاهی ثبتنام میکنید باید اطمینان داشته باشید که آیا آموزشگاه به کارآموزان مدرک معتبر بینالمللی میدهد یا نه، برای انتخاب آموزشگاه باید به نکات زیر توجه کنید:
کیفیت آموزش تجهیزات کافی و مناسب محیط استاندارد هزینه مناسب تجربه و سابقه اساتید ارائه مدرک بینالمللی و فنیوحرفهایبرای گرفتن مدرک فنیوحرفهای و مدرک بینالمللی باید بعد از پایان دوره آرایشگری نمره قبولی در آزمونها کسب کنید. در ۱۸۶ کشور دنیا مدرک بینالمللی آرایشگری مردانه قابل ترجمه است و در کشورهایی مانند کانادا، استرالیا، اندونزی، فرانسه، آمریکا، دانمارک و هلند به راحتی میتوانید در زمینه آرایشگری فعالیت کنید و برای خود درآمد داشته باشید.
درآمد آرایشگری مردانهحرفه آرایشگری مردانه شغلی پردرآمد و پولساز است. امروزه بسیاری از آقایان به زیبایی و ظاهر خود اهمیت میدهند و همین باعث شده است، این صنعت روزبهروز افزایش پیدا کند. اگر در آرایشگاه و سالن خود فعالیت کنید، درآمد بیشتری به دست میآورید. همچنین باید بتوانید، مشتری ثابت و همیشگی جذب کنید. به طور کلی حرفه آرایشگری مردانه شغلی است که به راحتی بعد از گذراندن دورههای آموزشی آن و گرفتن مدرک میتوانید وارد بازار کار شوید و به بازدهی خوبی برسید. میزان درآمد یک آرایشگر به عوامل زیر بستگی دارد:
میزان رضایت مشتریان استفاده از متدهای جدید میزان مهارت و تکنیک نوع برخورد با مشتری اعتبار مدرک نوع مدرک میزان تجربهاگر یک آرایشگر خدمات باکیفیتی به مشتری ارائه دهد هر روز تعداد مشتریان او افزایش پیدا میکند. طبق تحقیقاتی که در آمریکا انجام شده است از سال 2018 تا 2028 شغل آرایشگری به میزان 50 درصد رشد داشته است. بنابراین بازار کار آرایشگری رو به رشد است و افراد با ورود به این حوزه میتوانند به موفقیت برسند. به طور مثال فرض کنید یک آرایشگر برای اصلاح مو ۵۰۰۰۰ تومان دریافت میکند. حال اگر در یک روز ۱۵ مشتری اصلاح مو داشته باشد درآمد ماهیانه او به ۲۰ میلیون تومان میرسد.
مزایا و معایب شغل آرایشگری مردانهیکی از مزایای بسیار مهم شغل آرایشگری زود بازده بودن آن است و هر چه مهارت بیشتری داشته باشید درآمد و اعتبار شما در بین مشتریان افزایش پیدا میکند. تمرین کردن روی چهره دوستان، مدلها و اعضای خانواده به افزایش مهارت شما میکند. در کنار کار تمام وقت و تمرین باید در دورههای مختلف ثبتنام کنید تا بیشتر یاد بگیرید. علاوه بر کار انعطافپذیر، شغل آرایشگری مردانه درآمد خوبی دارد. این شغل همانند بسیاری از مشاغل معایب خود را دارد. حرفهای آرایشگری یک کار تمام وقت است و در روزهای تعطیل فرد باید کار کند. از دیگر معایب شغل آرایشگری میتوان به گزینههای زیر اشاره کرد:
ایستادن طولانیمدت نیاز روزانه به تمرین و یادگیری ترفندهای جدید ساعت کار نامعلوم راضی نگاه داشتن مشتری سخن پایانیآرایشگری مردانه شغلی رو به رشد است که درآمد خوبی دارد. کلیه تکنیکهای آرایشگری مانند آموزش فید را میتوانید با شرکت در دورههای آموزش آرایشگری مردانه یاد بگیرید. شاگردی در آرایشگاه مردانه، روش تحصیل در هنرستان و شرکت در دورههای آرایشگری آموزشگاههای دولتی، آزاد و فنیوحرفهای از روش مختلف یادگیری آموزش آرایشگری هستند که در میان این روشها شرکت در دورههای آرایشگری آموزشگاهها روش مناسبی برای یادگیری سریع آرایشگری است. با دریافت مدرک فنیوحرفهای و مدرک بینالمللی آرایشگری اجازه تاسیس آرایشگری دارید. برای کار آرایشگری در خارج از کشور باید مدرک بینالمللی آرایشگری داشته باشید.
انتهای رپرتاژ آگهی/